امشب پژمان و بقیه بچه ها می خواستن که از دیدار بگم و می گفتن به هر کی
می گیم دیدار رو توضیح بده از همه چی می گه جز اونی که ما می خواهیم
باور کنین باید باشین تا ببینین که اون حال و هوا رو آدم دوست نداره با هیچ کس تقسیمش کنه یا شایدم اگه بخواد ؛ نمی تونه
بیا با لحن باران گفتگو کن
برایم سبز بودن آرزو کن
منم شب کوچه گرد چشمهایت
مرا در چشمهایت جستجو کن
شادی ی ی
بهتر همونه که بگی نمی تونی .
وگرنه متهم به این میشی که مارو نمی بینی.
دیدار مبارکت باشه و ایشالا ببینمت و دیدار مبارک از نزدیک بهت بگم.