به شکوه گفتم :
برم زدل یاد روی تو ؛ آرزوی تو
                به خنده گفتا:
مرنجم از خلق و خوی تو ؛ گفتگوی تو
ولی زمن دل چو برکنی؛ امید خود بر که افکنی؟
هر کجا روی بسته ی منی.
ساغر وفا از چه بشکنی؟!

از طرف پری و شاعر اصلی
-----------------------------
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:50 ق.ظ

انتظار میرفت مطلب داشته باشد ولی پر از خالی بود وساسان بیشتر دعوت به نوشتن کن. ممنون که ادرس سایت را دادی.احمد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد