فرض کن رفتی یک عروسی که اونقدر خلوته که هیچ آشنایی نمی بینی٬

فرض کن نشستی کنار دو تا آدم مسن و صداشون رو ناخواسته می شنوی٬

فرض کن که حالت بده! بیخوابی و سر درد و حالت تهوع و هر چیز حال به همزن دیگه!

فرض کن یکی از اون آدما داره در مورد وضعیت زندان ها حرف می زنه٬

فرض کن داری بالا می آری ولی از گشنگی داری می میری! شام نمی آرن!

فرض کن خیلی حالت بهتر می شه وقتی ماشین رو بر می داری تنها بر می گردی خونه
مهر