نامه

سلام مانا کوچولو
خوبی ؟ خوشی ؟ تو کجایی؟
چرا هنوز نیومده رفتی. چرا ما رو تنها گذاشتی؟
کی تو رو ساکت کرده . نکنه مردی. نکنه . نکنه مامانت تورو کشته.
تو رو خدا یک حرفی بزن. من هنوز داشتم یاد می گرفتم که سوال کنم و بعد خودم جواب بدم.
من هنوز داشتم یاد می گرفتم که فکر کنم. من هنوز داشتم یاد می گرفتم که.....
ولی تو هستی . همینجایی. فقط میخوای ناز کنی.  یک ناز کوچولو. مثله خود مانا.
من خریدارم. بالاتر از هر قیمتی. من خریدارم. همیشه . همه جا.
مانا هر کجا که هستی من به یادتم. ما به یادتیم. فقط حرف بزن. سوال کن و سوال.
بزار از خودمون فراموش نکنیم. کمک کن که هنوزم کوچولو بمونیم.
باشه. ممنون.
خداحافظ. مواظب خودت باش. مامانتم بوس کن.
شبت بخیر.
ساسان.
نظرات 1 + ارسال نظر
ندا چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:54 ق.ظ

سلام مانا کوچولو
من خیلی به ساسان اصرار کردم که بگه که این کوچولو کیه ولی نگفت و حالا من با یک کسی می خوام حرف بزنم که فقط یک اسم مستعار ازش می دونم . ولی مانا کوچولوی وبلاگ ما ساسان راست گفت . خیلی وقته که نیستی دلمون برات تنگ شده . زودی بیا خوب . سید هم همینطور . اگه یه سری به ما بزنی بد نیست و خوشحال می شیم . منتظریم ها !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد