کیارش دلت بسوزه!!

دوست مامانی برام یه بلوز و یه دامن آبی با یه صندل خوشگل آورره !
اینقدر بهم می آد ! دلت بسوزه !

مامانی ...
مامانی ...
کی می ریم مهمونی من لباسام رو بپوشم ؟؟؟

مانا کوچولو

نظرات 5 + ارسال نظر
ناتانائیل چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 12:31 ق.ظ http://talkho-shirin.blogsky.com

چه کیفی داره مهمونی رفتن وقتی لباست نو باشه!

ساسان چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 05:45 ب.ظ

سلام عمویی.
خوبی.عجب دوست خوبی داره . مامانی.
ولی فکر کنم که دوست بابایی کیارش هم براش یک دوچرخه قشنگ خریده. تو ندیدیش؟
اینقدر قشنگه. اینقدر قشنگه.
راستی چقدر قشنگ میشه که تو بلوز و دامن آبی و صندلتو بپوشی و با دوچرخه کیارش برین مهمونی؟ مگه نه.
منم کنارتون می دووم. ها اینجوری بهتره. شایدم مامانیت با ماشین قشنگش یک بوق برامون زد. اینجوری دیگه بزممون کامل میشه. خوبه. پس بزن بریم.

ندا پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:37 ب.ظ

آخ که از کنجکاوی نابود شدم !

امیر شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 07:09 ب.ظ

سلا م اقا شرمنده من خیلی گرفتارم
انشا ا... برنامه بعدی منم میام

فرید شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:45 ب.ظ

مامانت عجب دوست با حالی داره!
خوش به حالت!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد