تجربه­ی گم شدن بسیار عینی­تر از لحظات خالی فکر کردن به آن بود. گم شده­ای که باد چراغش را کشته است ، امیدی ندارد مگر دیدار گرگی ، کفتاری یا درنده­ی دیگر .

؛گنگ خوابدیده؛

نظرات 3 + ارسال نظر
محمدرضامهدوی سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:33 ق.ظ http://www.mryavar.persianblog.com

سلام احوال همگی اشنایان چه طوره
اشنایان اگه گاهی یک سری به وب لاگ منم بزنین مولانا عبدالسلام شاه خیرتون میده فقط دیدین به میلم یک رساله بدین تا از نظراتتون استفاده کنم
در ضمن اگه مطلبی دارین که بوی خاصی نداره لطف کنین به ادرس میلم بدین واقعآ خوشحال میشم
قربون شما
پسر خاله ممد

ندا سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:26 ق.ظ

سلام
اما من فکر می کنم در لحظات تنهایی و با وجود احساس گم شدگی باز هم می شه یه آشنای دل پیدا کرد که گرگ یا کفتار نباشه .

فرید سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 07:37 ب.ظ

با کفتار و گرگ موافقم ولی دنیا اونقدرهم که فکر می کنی تاریک نیست؛از مسافرای قبلی بپرس که هنوز چراغشون زنده ست!
پیروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد