!!

Let me see your beauty when the witnesses are gone""
به نظر من نباید با هیچ چیز جنگید .
همه چیز رو می شه در آغوش گرفت یا از روش  پرید!

شادی

نظرات 3 + ارسال نظر
ساسان شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:30 ق.ظ

در حالی که من مشغول نوشتن بودم تو اومدی نوشتی و پست کردی و رفتی.
ماشاء الله به سرعت.
ولی واقعا تویه همون لحظات داشتم به تو فکر می کردم و حتی امشب از زهرا سراغت رو گرفتم و گفت که خیلی وقته که ناپیدایی. چی شده . امشب همه با دیدن کوروش به من می گفتن که دیگه رفیقت اومد و از تنهایی در آمدی.
راستی سلام .
مواظب خودت باش.
خدا حافظ.

سلیمان شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:01 ق.ظ http://www.dizbad2002.persianblog.com

نمی دانم چرا این پست اخیر تو و ساسان من رو بیاد این شعر لورکا انداخت. بخشی از آن را اینجا برایتان می‌گذارم که شاملو بسیار زیبا به فارسی برگردانده بودش. اسم شعر هست:

Lament for Ignacio...

Now, Ignacio the well born lies on the stone.
All is finished. What is happening! Contemplate his face:
death has covered him with pale sulphur
and has place on him the head of dark minotaur.

Who creases the shroud? What he says is not true!
Nobody sings here, nobody weeps in the corner,
nobody pricks the spurs, nor terrifies the serpent.
Here I want nothing else but the round eyes
to see his body without a chance of rest.

Here I want to see those men of hard voice.
Those that break horses and dominate rivers;
those men of sonorous skeleton who sing
with a mouth full of sun and flint.

Here I want to see them. Before the stone.
Before this body with broken reins.
I want to know from them the way out
for this captain stripped down by death.
...
I don't want to cover his face with handkerchiefs
that he may get used to the death he carries.
Go, Ignacio, feel not the hot bellowing
Sleep, fly, rest: even the sea dies!
...

و لینک کامل شعر را هم پیدا کردم که این است:
http://boppin.com/lorca/lament.html

و ترجمه شاملو را هم که خودتان حتما دارید. (یادم هست که سی دی‌اش را برای ساسان در تهران رایت کرده‌بودم.)

باقی بقایتان

پ.ن: من نفهمیدم چه طور میشه در این صفحه مشکل مسخره تایپ کردن انگلیسی را بر طرف کرد.

[ بدون نام ] شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:39 ب.ظ

mehran
سلام آقای مهندس خسته نباشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد