این اسم یه آهنگ از ً لئونارد کوهنه ً که خیلی با حاله و واقعا خیلی وقتا حال خیلی از ما ها رو توصیف می کنه . و وقتی همه افکارت رو جمع میکنی که چطور می شه یه چیزی رخ بده باهاش بیشتر حال می کنی!! دلم برای همتون تنگ شده و منتظر یه معجزم !!
شادی
recovering
جمعه 15 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:48 ب.ظ
پیشنهاد می کنم فیلم Bruce Almighty رو حتما ببینی ... وقتی بروس (جیم کری ) به خدا ( مرگان فریمن ) می گه من منتظر یک معجزه ام ... که زندگیم عوض بشه ... خدا بهش می گه: don't wait for a miracle! be miracle :) ...
انتظار،معجزه و کلماتی مثل این چیزایی هستن که گاهی ما رو امیدوار می کنن و گاهی از پیشرفت و حرکت نگه می دارن.نمی دونم اتکا به این کلمات درسته یا نه.قصد ارزش گذاری هم ندارم.اما فکر می کنم معجزه یه چیزی بالاتر از انتظار می طلبه.باید یه جورایی خودمون معجزه کنیم.اونم از نوع خوبش.مثلا اگه دلت واسه کسی تنگ شده کافیه که یه سر ازش بزنی،به همین راحتی.این همون معجزه اس اما از نوع خفیفش.موفق باشی و خالق معجزه...
توی این چند سال اخیر من معجزه‌های زیادی رو دیدم. چیزهایی که به قول یکی از بچه های همین جا٬ به سختی میشه باور کرد که در ایران و با آن سرعت درست بشه. اما همیشه وقتی این معجزه‌ها رخ می‌داد که مثل آهو دویده بودم و آخر سر هم توی گل گیر کرده بودم.(شما می تونین به جای آهو چیز دیگه‌ای را تصور کنین.) بعضی وقت‌ها از شدت احساس درماندگی دوست داشتم که های های بزنم زیر آواز(!!!) . اما یه دفعه... داستان زیاد دارم. از دبی٬ پارک ملت تهران٬ تو آسمون٬ رو زمین و ... . از همه مهمتر٬ من بیشتر از احسان ٬ بر باورهای خودم و کارهای خودم اتکا داشتم تا به معجزه. همیشه و ساعت‌ها شده که بجث کردم انسان از روی اختیار کار انجام می‌ده نه تقدیر٬ که البته معجزه یه نوع تقدیره. اما مثل این که خواسته باشن با هم بازی کنن٬ بعضی وقت‌ها مثل اینکه می‌خواست بهم نشون بده٬ که بعضی کارها آن جور که من فکر می کنم نیستن. با این همه دفعه بعد من بیشتر لج می کردم تا بگم که نه این آدم ها هستن که می سازن سرنوشت خودشون رو و... داستان زیاد دارم و حوصله شما هم کم. اما در آخر بگم که هنوز هم حاضر نیستم که به انتظار بشینم تا معجزه از راه برسه که به شدت باور دارم که این ما آدم ها هستیم که اختیار انجام کارها را داریم پس باقی بقایتان
سلام ولی اگه معجزه به همین راحتی که شما می گین پیش می اومد یا اینکه آدم می تونست اینجوری باشه ، یعنی یه تصمیم محکم و قاطع بگیره و مطمئن باشه که درسته و اونوقت بتونه یک معجزه رو در زندگی خودش ببینه اونوقت خیلی عالی می شد . راستش مدتیه که حالم گرفته است و نمی تونم مثل قبل محکم و راسخ چیزی رو بخوام و معجزه ی خودم یا خدا رو ببینم . ولی کاش می شد که اینجوری تصمیم گرفت و معجزه کرد یا شایدم باید چند وقتی در انتظار معجزه بمونم .
سلام: من به معجزه اعتقادی ندارم، معتقدم انسان خودش می تونه خالق معجزه باشه همین طور که احسان نوشته بود. انسان اگراز خداوند طلب چیزی رو بکنه و محکم رو خواسته ی خودش بمونه یقین داشته باشین که خدا هم کمکش می کنه و به خواستش می رسه حالا ممکنه دیر و زود داشته باشه ولی سوز نداره. سید نوشته بود معجزه یه نوع تقدیره، فکر نمی کنم این طور باشه آخه معجزه یه چیزی بالاتر از تقدیر رو می طلبه معجزه ماوراء تصور انسانه و خیلی آنی صورت می گیره اما تقدیر می تونه از قبل رقم خورده باشه.
و امّا ندا: غمگین نبینمت. نوشتی منتظره معجزه ای!!!!!! کدوم معجزه فکر می کنی آخرش چی می شه؟؟؟؟ مطمئن باش اگه طالب چیزی هستی اگه محکم و استوار مقابلش بمونی آخر مغلوبش می کنی. ممکنه دیر بشه اما شیرین می شه .................
به امید اون روزی که همه ی آشنایان دل به خواسته هاشون برسن حالا بعد اگه خواستن بگن معجزه ای صورت گرفته، از کسی کم نمی شه. حالا بشه، هر جور می خواد بشه .......................
مشکل ما آدما اینه که همیشه منتظر معجزه می مونیم.دلمون می خواد اونو مثل اجسام ببینیم و لمس کنیم.گاهی معجزه جلوی چشممون داره رخ می ده اما ما نمی خوایم یا نمی تونیم ببینیمش.فکر می کنیم اون چیزی که ما می خوایم اصله و درسته.نمی خوام از تجربیاتم بگم چون این چیزی نیست که بشه انتقالش داد.اما می خوام بدونین که خیلی وقتا اونی که ما معجزه می دونیم معجزه نیست.
من منتظر معجزه نیستم ولی می دونم که باید برای به دست آوردن یه چیزی یا ایجاد تغییر در یک شرایط خاص یک تصمیم جدی گرفت . تصمیمی که به درست بودنش مطمئنی . ولی بعد از چند بار که از این تصمیمای قاطع و محکم گرفتم و عملی هم شد ، حالا فکر می کنم که اگه همون موقع یک کمی بیشتر فکر می کردم بهتر بوده . مثلا اومدنم به اینجا یه نمونش برای کسانی که از جریانش خبر دارن . خوب شاید من باید همونجا یک تصمیم اساسی تر می گرفتم تا حالا دچار شک و دودلی نمی شدم . ولی چیزی که الان مهمه اینه که اگه من بتونم یکبار دیگه یک تصمیم اساسی بگیرم، باز هم می تونم عملی شدن اونو توی زندگیم ببینم که این شاید یک معجزه از طرف خودم یا خدا باشه .
سلام ندا جان: همان طور که بالا برات نوشته بودم ولی فراموش کردم خودمو معرفی کنم. اون کاری رو که بهش معتقدی و احساس می کنی معقوله انجام بده و منتظر این نباش که یه دست از آسمون پیدا شه و یه دفعه کمکت کنه فقط فراموش نکن به کاری که می خوای انجام بدی باید مطمئن باشی و سعی کن در تصمیم هایی که قراره سرنوشتو تغییر بده احساسی عمل نکنی. من شاید نتونم شرایط تو رو درک کنم چون هیچ وقت موقعیت تورو نداشتم که دچار دودلی بشم. در هر صورت امیدوارم که بتونی تصمیم عاقلانه بگیری واسه زندگیت.
انگار این بحث داره جالب می شه. قبلا هم براتون گفته بودم که این انسان هست که اختیار داره تصمیماتش هست و مهمترین معجزه برای هرکسی زمانی به وقوع پیوسته که در این دنیا قدم گذاشته.(هر چند که برای این مهم٬ هم کسان دیگری که همانا پدر و مادرش بوده اند این را خواسته اند اما در هر صورت برای خود شخص این یک اعجاز است.) اما اینکه در زمان دو دلی هایمان تصمیم‌هایی بسیار جدی بگیریم اما بعد در یابیم که شاید بهتر بود تا بیشتر فکر می کردیم ٬ ارتباطی با در انتظار معجزه بودن ندارد. ندا جان٬ این فقط تو نیستی که این جوری فکر میکنی. که این برای همه پیش آمده و به ضعف انسان (به عنوان یه Creature یا کسی که بوجود آمده است٬ نه می‌خوام بگم خلق شده به چندین دلیل)٬ بر می گرده. مهم اینه که در زمان گرفتن آن تصمیم٬ بعد از اینکه عقل آدم همه‌ی چیز را حساب کرده بود٬ دلت هم از آن تصمیم راضی باشه. در آن صورت بعید می‌دونم که حسرتی بر دل داشته باشی و یا دنبال معجزه براش بگردی که هنوز هم میگم٬ آن معجزه خودت هستی. باقی بقای همه تون
سلام و صد سلام به همه ی آشنایان دل می دونید مهمترین بخش حرفای من ، توان خود من بود که اگه چیزی رو خواسته باشم ( چه درست و چه نادرست ) بهش دست پیدا کردم و می کنم . به این ایمان دارم ، که شایدم اسمشو بشه گذاشت معجزه ی ندا یا خود ندا . ولی شاید نوشته های من واضح نبود .
پیشنهاد می کنم فیلم Bruce Almighty رو حتما ببینی ... وقتی بروس (جیم کری ) به خدا ( مرگان فریمن ) می گه من منتظر یک معجزه ام ... که زندگیم عوض بشه ... خدا بهش می گه: don't wait for a miracle! be miracle :) ...
انتظار،معجزه و کلماتی مثل این چیزایی هستن که گاهی ما رو امیدوار می کنن و گاهی از پیشرفت و حرکت نگه می دارن.نمی دونم اتکا به این کلمات درسته یا نه.قصد ارزش گذاری هم ندارم.اما فکر می کنم معجزه یه چیزی بالاتر از انتظار می طلبه.باید یه جورایی خودمون معجزه کنیم.اونم از نوع خوبش.مثلا اگه دلت واسه کسی تنگ شده کافیه که یه سر ازش بزنی،به همین راحتی.این همون معجزه اس اما از نوع خفیفش.موفق باشی و خالق معجزه...
توی این چند سال اخیر من معجزه‌های زیادی رو دیدم. چیزهایی که به قول یکی از بچه های همین جا٬ به سختی میشه باور کرد که در ایران و با آن سرعت درست بشه. اما همیشه وقتی این معجزه‌ها رخ می‌داد که مثل آهو دویده بودم و آخر سر هم توی گل گیر کرده بودم.(شما می تونین به جای آهو چیز دیگه‌ای را تصور کنین.) بعضی وقت‌ها از شدت احساس درماندگی دوست داشتم که های های بزنم زیر آواز(!!!) . اما یه دفعه...
داستان زیاد دارم. از دبی٬ پارک ملت تهران٬ تو آسمون٬ رو زمین و ... .
از همه مهمتر٬ من بیشتر از احسان ٬ بر باورهای خودم و کارهای خودم اتکا داشتم تا به معجزه. همیشه و ساعت‌ها شده که بجث کردم انسان از روی اختیار کار انجام می‌ده نه تقدیر٬ که البته معجزه یه نوع تقدیره. اما مثل این که خواسته باشن با هم بازی کنن٬ بعضی وقت‌ها مثل اینکه می‌خواست بهم نشون بده٬ که بعضی کارها آن جور که من فکر می کنم نیستن. با این همه دفعه بعد من بیشتر لج می کردم تا بگم که نه این آدم ها هستن که می سازن سرنوشت خودشون رو و...
داستان زیاد دارم و حوصله شما هم کم. اما در آخر بگم که هنوز هم حاضر نیستم که به انتظار بشینم تا معجزه از راه برسه که به شدت باور دارم که این ما آدم ها هستیم که اختیار انجام کارها را داریم
پس باقی بقایتان
سلام
ولی اگه معجزه به همین راحتی که شما می گین پیش می اومد یا اینکه آدم می تونست اینجوری باشه ، یعنی یه تصمیم محکم و قاطع بگیره و مطمئن باشه که درسته و اونوقت بتونه یک معجزه رو در زندگی خودش ببینه اونوقت خیلی عالی می شد . راستش مدتیه که حالم گرفته است و نمی تونم مثل قبل محکم و راسخ چیزی رو بخوام و معجزه ی خودم یا خدا رو ببینم . ولی کاش می شد که اینجوری تصمیم گرفت و معجزه کرد یا شایدم باید چند وقتی در انتظار معجزه بمونم .
سلام:
من به معجزه اعتقادی ندارم، معتقدم انسان خودش می تونه خالق معجزه باشه همین طور که احسان نوشته بود. انسان اگراز خداوند طلب چیزی رو بکنه و محکم رو خواسته ی خودش بمونه یقین داشته باشین که خدا هم کمکش می کنه و به خواستش می رسه حالا ممکنه دیر و زود داشته باشه ولی سوز نداره.
سید نوشته بود معجزه یه نوع تقدیره، فکر نمی کنم این طور باشه آخه معجزه یه چیزی بالاتر از تقدیر رو می طلبه معجزه ماوراء تصور انسانه و خیلی آنی صورت می گیره اما تقدیر می تونه از قبل رقم خورده باشه.
و امّا ندا:
غمگین نبینمت. نوشتی منتظره معجزه ای!!!!!! کدوم معجزه فکر می کنی آخرش چی می شه؟؟؟؟
مطمئن باش اگه طالب چیزی هستی اگه محکم و استوار مقابلش بمونی آخر مغلوبش می کنی. ممکنه دیر بشه اما شیرین می شه .................
به امید اون روزی که همه ی آشنایان دل به خواسته هاشون برسن حالا بعد اگه خواستن بگن معجزه ای صورت گرفته، از کسی کم نمی شه.
حالا بشه، هر جور می خواد بشه .......................
مشکل ما آدما اینه که همیشه منتظر معجزه می مونیم.دلمون می خواد اونو مثل اجسام ببینیم و لمس کنیم.گاهی معجزه جلوی چشممون داره رخ می ده اما ما نمی خوایم یا نمی تونیم ببینیمش.فکر می کنیم اون چیزی که ما می خوایم اصله و درسته.نمی خوام از تجربیاتم بگم چون این چیزی نیست که بشه انتقالش داد.اما می خوام بدونین که خیلی وقتا اونی که ما معجزه می دونیم معجزه نیست.
من منتظر معجزه نیستم ولی می دونم که باید برای به دست آوردن یه چیزی یا ایجاد تغییر در یک شرایط خاص یک تصمیم جدی گرفت . تصمیمی که به درست بودنش مطمئنی . ولی بعد از چند بار که از این تصمیمای قاطع و محکم گرفتم و عملی هم شد ، حالا فکر می کنم که اگه همون موقع یک کمی بیشتر فکر می کردم بهتر بوده . مثلا اومدنم به اینجا یه نمونش برای کسانی که از جریانش خبر دارن . خوب شاید من باید همونجا یک تصمیم اساسی تر می گرفتم تا حالا دچار شک و دودلی نمی شدم . ولی چیزی که الان مهمه اینه که اگه من بتونم یکبار دیگه یک تصمیم اساسی بگیرم، باز هم می تونم عملی شدن اونو توی زندگیم ببینم که این شاید یک معجزه از طرف خودم یا خدا باشه .
سلام ندا جان:
همان طور که بالا برات نوشته بودم ولی فراموش کردم خودمو معرفی کنم. اون کاری رو که بهش معتقدی و احساس می کنی معقوله انجام بده و منتظر این نباش که یه دست از آسمون پیدا شه و یه دفعه کمکت کنه فقط فراموش نکن به کاری که می خوای انجام بدی باید مطمئن باشی و سعی کن در تصمیم هایی که قراره سرنوشتو تغییر بده احساسی عمل نکنی. من شاید نتونم شرایط تو رو درک کنم چون هیچ وقت موقعیت تورو نداشتم که دچار دودلی بشم.
در هر صورت امیدوارم که بتونی تصمیم عاقلانه بگیری واسه زندگیت.
موفق باشی
عجب .
عجب.
انگار این بحث داره جالب می شه.
قبلا هم براتون گفته بودم که این انسان هست که اختیار داره تصمیماتش هست و مهمترین معجزه برای هرکسی زمانی به وقوع پیوسته که در این دنیا قدم گذاشته.(هر چند که برای این مهم٬ هم کسان دیگری که همانا پدر و مادرش بوده اند این را خواسته اند اما در هر صورت برای خود شخص این یک اعجاز است.) اما اینکه در زمان دو دلی هایمان تصمیم‌هایی بسیار جدی بگیریم اما بعد در یابیم که شاید بهتر بود تا بیشتر فکر می کردیم ٬ ارتباطی با در انتظار معجزه بودن ندارد.
ندا جان٬ این فقط تو نیستی که این جوری فکر میکنی. که این برای همه پیش آمده و به ضعف انسان (به عنوان یه Creature یا کسی که بوجود آمده است٬ نه می‌خوام بگم خلق شده به چندین دلیل)٬ بر می گرده. مهم اینه که در زمان گرفتن آن تصمیم٬ بعد از اینکه عقل آدم همه‌ی چیز را حساب کرده بود٬ دلت هم از آن تصمیم راضی باشه.
در آن صورت بعید می‌دونم که حسرتی بر دل داشته باشی و یا دنبال معجزه براش بگردی که هنوز هم میگم٬ آن معجزه خودت هستی.
باقی بقای همه تون
با هم میشه تو روزای ابری از گم شدن خورشید نترسید... دل من از آسمون معجزه اصلا نمی خواد...
سلام و صد سلام به همه ی آشنایان دل
می دونید مهمترین بخش حرفای من ، توان خود من بود که اگه چیزی رو خواسته باشم ( چه درست و چه نادرست ) بهش دست پیدا کردم و می کنم . به این ایمان دارم ، که شایدم اسمشو بشه گذاشت معجزه ی ندا یا خود ندا . ولی شاید نوشته های من واضح نبود .
تو چو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
سلام شادی.
ما همه منتظریم.
خیلی فکر نکن. پاشو بیا.
تو میتونی. اینو قول میدم.