امروز همه روز به تو می اندیشم و
دیشب همه شب خوابت را می دیدم
خواب می دیدم با تو در شگرف ترین باغ
گردش می کردم و
به تو کمک می کردم که گل سرخ بچینی و
سبد من هرگز پر نشد ...
اینچنین تمام روز دعا می کنم که با تو گردش کنم
و همچنان که شب نزدیک می شود شاد می شوم و
ساعتهایی را می شمارم
که میان من و تاریکی و رویاهایم و سبد هرگز پر نشده
فاصله می اندازد.
مانا کوچولو