در دل ظلمات میدرخشی.
نمی دانم نامت چیست؟
هر چه هستی . کو باش
بدرخش ستاره کوچک.



قسمتی از یک ترانه ای ایرلندی قدیمی
بهاء
----

صبح جمعه

چه باحاله که آدم جمعه صبح بره ورزش کنه !

: « آه .... چه بد جدی می گی !  این استخر قبلا فقط مال خانما بود...»

« آب جکوزی چرا اینقدر کف کرده ؟ می گن مایع شفاف کننده ریختن !»

یکی دو جمله از مکالمات اونجا رو در حالی که داشتم کفهای جکوزی رو کنار لبه حوض جمع
 می کردم شنیدم و به خودم گفتم  حتما  بنویسمشون .... نمی دونم چرا!!!

شادی

!!!!!

به به ... بچه ها کولاک کردین !! دو روز نیومدم به آشنای دل سر بزنم چه همه خبر های مهم اتفاق افتاده ! راستش گیر داده بودم به اورکات و اورکاتیا ... کلی دوستای قدیمی ام رو پیدا کردم و کلی حال کردم .

ساسان !!! بابا شما تهران بودی که حالت خوب بود پسر جان!!! کی اینطوری داره شواهد خداوندگاری رو داره برات رو می کنه ؟؟؟

خلاصه هواشونو داشته باش!!!

شادی