فغان ...

دیدین گفتم !!!  نمی شه این دنیا دو روز روی خوش به آدم نشون بده !
از فشار بغض دلم می خواد فریاد بزنم ! 
یکی بهم دلداری بده ؛ یه نفر بگه که دنیا که به آخر نرسیده ! مگه نه ؟؟؟
آی............

شادی

 

 

دیشب بازم عروسی بود ولی خوب تنها قسمتهاییش هم که می تونست خوش بگذره از دست رفت.
ولی انشاء الله که مبارک عروس و داماد باشه. همون جوری که دیشب خوشگل شده بودن همیشه خوشدل باشند.
تنها نقطه جالبش این بود که من دیشب چند نفر از بهترین دوستانم رو بسختی تشخیص دادم. نمی دانم اشکالش تغییر قیافه اونا بود یا حواس پرتی خودم.
چند تا از دوستانم رو هم که بعد فهمیدم اونجا بودن اصلا ندیدمشون ولی خوب بچه های اردو خیلی هاشون بودن و این تنها نقطه مثبت عروسی بود.
مطلب دیگه اینکه چقدر خوب میشه که این هفته بریم بیرون. پس چند تا پیشنهاد دارم.
سینما.
پارک.
دوچرخه سواری گروهی.
کنسرت.
کوه.
......
اینک نیازمند یاری سبزتان هستیم.


ساسان
--------

یک سوال.

امروز داشتم فکر می کردم.
اهه. چه عجب . پس تو فکر هم می کنی؟
آره دیگه. ولی به دره بسته خورد.
خوب حالا راجع به چی فکر می کردی؟
اینکه بین حسادت داشتن و حسرت خوردن کدوم بدتره؟
یعنی اول کدومه بعد کدوم و اثرش بر فرد فاعل و دیگر افراد در کنار چی هست؟
حالا جدا تو چی می گی؟



ساسان
--------